از احد احمد آشکارا شد


هم به احمد احد هویدا شد

در شهادت احد کمر بربست


میم احمد ز غیب پیدا شد

آن یکی در عدد ظهوری کرد


صد عدد از یکی مهیا شد

قطره و بحر و جو همه آبند


ما نگوئیم قطره دریا شد

موج بحریم و عین ما آب است


نتوان گفت ما که از ما شد

آفتاب وجود رو بنمود


ذرهٔ کاینات در وا شد

آمد و شد حقیقتا خود نیست


به مجاز است کآمد و یا شد

خم می خوش خوشی به جوش آمد


راز سر بسته آشکارا شد

نعمت الله پرده را برداشت


مشکلاتی که بود حل واشد